اسلام نامی آشنایی است که از چهارده قرن پیش تاکنون بر سر زبانهاست؛ عنوانی است برای حقیقتی قدیمی که همراه با آفرینش جهان پا به عرصه گذاشت، با زندگی بشر درآمیخت و به هم و غم و هدف اصلی دعوت تمام پیامبران الهی تبدیل شد؛ پیامبرانی که آمده بودند تا دست آدمیان را بگیرند و در دست آفریدگارشان قرار دهند و به آنان بیاموزند که هدف از آفرینش چیزی جز عبادت و بندگی پروردگار قادر و متعال نیست:
وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ ﴿٥٦﴾ مَا أُرِيدُ مِنْهُم مِّن رِّزْقٍ وَمَا أُرِيدُ أَن يُطْعِمُونِ ﴿ذاریات/٥٧﴾
«و جن و انس را جز برای آنکه مرا بپرستند، نیافریدهام؛ از آنان رزقی نخواستهام و نخواستهام که به من خوراک دهند.»
عبادت یک امر کلی و فراگیر است که شامل کردار و گفتار باطنی مانند خشوع و فروتنی و توکّل و توبه و... و ظاهری مانند نماز و روزه و زکات و حج میشود.
در این روزها که مسلمانان از گوشه و کنار جهان به سوی خانهی خدا کعبه معظم رخت سفر بستهاند و آمادهی انجام فریضهی حج هستند شایسته است قدری به مقاصد حج و منافع فردی و اجتماعی حج اشاره کنیم.
تسلیم و فرمانبری
انسان زمانی مسلمان نامیده میشود که تسلیم خداوند شود و از او فرمانبرداری کند بدون اینکه لب به اعتراض بجنباند یا در احکامش تردید روا دارد. حج یکی از بزرگترین عباداتی است که مفهوم فرمانبرداری کامل از خداوند و پیروی از رسول او –صلّیالله علیه و سلّم– در آن به خوبی نمایان است. شخص حاجی وقتی اعمال غیرمعقولی را انجام میدهد؛ اعمالی که چهبسا حکمتش بر او پوشیده است، بالاترین درجهی تسلیم و فرمانبری از خداوند را نشان میدهد.
اگر حاجی از خود بپرسد: چرا مکه؟ چرا خداوند از میان دوازده ماه فقط سه ماه (شوال، ذو القعدة و ذو الحجة) را برای حج انتخاب کرده است؟ چرا حج را در لباسهای عادی و روزمرهی خود انجام نمیدهیم؟ چرا لباس احرام باید سفید باشد؟ چرا باید سنگی را لمس کنیم و ببوسیم؟ چرا باید در عرفه توقف کنیم؟ اگر این سؤالها را از خود بپرسد آن وقت است که معنای تسلیم و فرمانبرداری را خواهد فهمید: لبيك اللهم لبيك، لبيك لا شريك لك لبيك.
وحدت و برادری
فریضهی حج یکی از فرایض اسلام است که در آن بر وحدت امت تأکید شده است: إِنَّ هَـٰذِهِ أُمَّتُكُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَأَنَا رَبُّكُمْ فَاعْبُدُونِ ﴿انبیاء/٩٢﴾
«این امت شماست که امتی یگانه است و من پروردگار شما هستم، پس مرا بپرستید.»
وقتی به اوضاع امت اسلام مینگریم میبینیم که عامل اصلی ضعف و درماندگی امت، تفرقه و اختلاف و جدایی است. مناسک حج مانند طواف پیرامون کعبه و ماندن در عرفه دلها را گرد هم میآورد و اختلافات را به صفر میرساند؛ فرهنگهای گوناگون را در هم میآمیزد و شعارها را یکی میسازد. در حج تمام نشانههای ظاهری مانند نژاد و رنگ و زبان را محو میشود و فرقی میان عرب و عجم و سیاه و سفید و... باقی نمیماند و همگان برادران اسلامی هم میشوند. پس حج جای گناه و نافرمانی و بحث و جدال نیست؛ مسلمانان در سایهی ایمان همدیگر را بهتر میشناسند و مشکلات یکدیگر را بیشتر درک کرده و با یکدیگر همدردی میکنند.
احیای روح جهاد
در بحبوحهی انجام مناسک حج و تحمل فشار جمعیت در طواف و سعی و رمی جمرات، مسلمانان با صحنهای از جهاد تربیتی روبرو میشوند و این جهاد در روز عید هنگامی که ازدحام جمعیت در رمی جمرات و حلق و تقصیر و قربانی و طواف خانهی خدا لحظه به لحظه رو به فزونی میرود بیش از پیش نمایان میشود.
همهی این مشکلات میطلبد که حاجی از نیروی بدنی قوی برخوردار باشد تا بتواند دشواریها را تحمل کند؛ این صحنهها به ما یادآور میشود که روح جهاد باید همواره در میان امت زنده باشد تا بتوانیم سالها خواری و ذلّت را از دوشمان برداریم.
باری به جرأت میتوانیم بگوییم که فریضهی حج ما را تشویق میکند تا به شریعت خدا باز گردیم و آن را حکم قرار دهیم؛ در هنگام بروز اختلاف به خاطر آوریم که ما برداران همدیگریم و وحدت ما جبههی داخلی ماست؛ رمز قدرت ما در برابر دشمانی است که در کمینمان نشستهاند و برای مقابله با آنها راهی جز جهاد نداریم.
نظرات